آخرین روزهای سال 1395

هفته پیش که سرکار با مدیر کل یک بحث داغ کردم و خلاصه خیلی ناراحت شدم

تصمیمم برا بازنشستگی خیلی خیلی جدی شد. تو سال 96 هرکاری میکنم که زودتر خلاص شم

البته یکجورایی هم خوب شد

خیلی استرس دارم اینجا و اثراتش کاملا تو زندگی شخصیم مشخصه

کمتر بخورم بهتره تا اینقد اذیت شم

حالا ببینیم براسال جدید برنامه چیه

توکل به خودش

از اوضاع خونه که خدارو شکر همه چی روبراهه...و من مثله ...در حاله خرج کردنه پول هستم...

خیلی خرید میکنم و خودم عذاب وجدان گرفتم

باید یک مقدار سرو سامون بدم به خرج کردنم

اگه خدا بخواد تیر هم یکسری به آنی بزنیم

دیگه همین ها

امروز برم شیرینی و آجیل بخرم

خونه رو هم که تمیز بکردم و هیچ ملالی نیست و آمدن بهار 96 را انتظار میکشیم.

پس در سال جدید

سلامتی شادی سربلندی خوشبختی رو برای خودم همسرم فرزندم و پدرو مادر و خواهر ها و برادر و بچه هاشون و دوستای عزیزم از درگاه خداوند متعال خواهانم